English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (1190 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ergonomics U علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
safety interlock U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety locking device U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety locking devices U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety interlocks U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
security blanket <idiom> U استفاده از چیزی برای راحتی
logo U زبان برنامه نویسی سطح بالا برای مقاصد آموزشی . با دستور گرافیکی که به سادگی استفاده می شوند
p channel mos U تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
state of the art U جدیدترین تکنولوژی تکنولوژی جدید
headstock U قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
plainness U سادگی
rusticity U سادگی
artlessness U سادگی
blankness U سادگی
unreserve U سادگی
bluet U سادگی
gracility U سادگی
bareness U سادگی
ingenuousness U سادگی
naivete U سادگی
simplicity U سادگی
sappiness U سادگی
naivety U سادگی
nakedness U سادگی
pudicity U سادگی
candidness U سادگی
simplism U سادگی
bluffness U سادگی
plainess U سادگی
naturalness U سادگی
naively U از روی سادگی
tenuity U سادگی لطافت
spartanism U بی تکلفی سادگی
prosaicness U پیش پا افتادگی سادگی
austerity U ریاضت سادگی زیاده از حد
clears U آنچه به سادگی فهمیده میشود
clear U آنچه به سادگی فهمیده میشود
to ease to a victory U به سادگی برنده شدن [ورزش]
clearest U آنچه به سادگی فهمیده میشود
ingenuously U ازروی سادگی بارک گویی
clearer U آنچه به سادگی فهمیده میشود
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
techs U تکنولوژی
technology U تکنولوژی
technologies U تکنولوژی
tech U تکنولوژی
facility U قادر به انجام کاری به سادگی بودن
easing U راحتی
ease U راحتی
eases U راحتی
eased U راحتی
convenience U راحتی
conveniences U راحتی
relief U راحتی
comfortableness U راحتی
soft technology U تکنولوژی نرم
nuclear engineering U تکنولوژی هستهای
information technology U تکنولوژی اطلاعات
choice of technology U انتخاب تکنولوژی
neutral technology U تکنولوژی خنثی
appropriated technology U تکنولوژی متناسب
appropriate technology U تکنولوژی مناسب
technologies U ابزارشناسی تکنولوژی
backstop technology U تکنولوژی با صرفه
technology U ابزارشناسی تکنولوژی
backstop technology U تکنولوژی پشتیبان
elecric technology U تکنولوژی برق
electrotechnology U تکنولوژی برق
technology transfer U انتقال تکنولوژی
instructional technology U تکنولوژی اموزشی
architectonic U تکنولوژی ساختمان
nuclear technology U تکنولوژی هستهای
transfer of technology U انتقال تکنولوژی
institute of technology U انستیتو تکنولوژی
manageable U آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
sandal U کفش راحتی
plimsoll U کفش راحتی
morris chair U صندلی راحتی
sandals U کفش راحتی
armchair U صندلی راحتی
fleshpots U راحتی جسمانی
armchairs U صندلی راحتی
pantofle U کفش راحتی
shoepac U کفش راحتی
slack suit U لباس راحتی
slippers U کفش راحتی
arm chair U صندلی راحتی
comforters U راحتی بخش
comforter U راحتی بخش
slipper U کفش راحتی
plimsolls U کفش راحتی
shoepack U کفش راحتی
easement U راحتی اسایش
davenport U نیمکت راحتی
automatic control technology U تکنولوژی اتوماتیک کنترل
technology U دانش فنی تکنولوژی
data processing technology U تکنولوژی پردازش داده
labor augmenting tednological progress U پیشرفت تکنولوژی کارافزا
technologies U دانش فنی تکنولوژی
peacefulness U راحتی صلح جوئی
discomfort relief ratio U بهر راحتی- ناراحتی
juliet U کفش راحتی زنانه
off duty U مرخصی راحتی نگهبانی
sock U کفش راحتی بی پاشنه
unaccommodated U بدون وسایل راحتی
warm one's blood/heart <idiom> U احساس راحتی کردن
accommodation U منزل وسایل راحتی
accommodations U منزل وسایل راحتی
circulating U آنچه به راحتی می چرخد
automotive U تکنولوژی وسایل نقلیه موتوری
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
immunity U ایمنی
safety U ایمنی
security U ایمنی
coherence U فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
globe valve U شیر سوپاپی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
globe valve U شیر بشقابی [صنعت] [تکنولوژی ] [مهندسی]
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
neutral technology U تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
automotive engineering U تکنولوژی اتومکانیک مهندسی مکانیک اتومبیل
sit back <idiom> U راحتی داشتن ،مرخصی گرفتن
ease of movement U سهولت حرکت راحتی مانور
huarache U کفش راحتی پاشنه کوتاه
whip up <idiom> U به راحتی وسریع به انجام رساندن
arlbery strap U تسمه ایمنی
catching belt U کمربند ایمنی
cold iron watch U پاس ایمنی
safety post U پایه ایمنی
safety motive U انگیزه ایمنی
immunodeficiency U نقص ایمنی [پزشکی]
safety hazard U مخاطره ایمنی
emotional security U ایمنی هیجانی
safety belt U کمربند ایمنی
life line U طناب ایمنی
crash helmets U کلاه ایمنی
lifebelts U کمربند ایمنی
immune defect U نقص ایمنی [پزشکی]
lifebelt U کمربند ایمنی
safty face shield U ماسک ایمنی
safety glass U شیشه ایمنی
safety fuse U فیوز ایمنی
safe valve U دریچه ایمنی
immunology U ایمنی شناسی
safety wire U سیم ایمنی
log in sequrity U ایمنی ورود
locking wire U سیم ایمنی
insecure U بدون ایمنی
safety trap U تله ایمنی
goggles U عینک ایمنی
safety glass U عینک ایمنی
safety glasses U عینک ایمنی
safety belts U کمربند ایمنی
security glass U شیشه ایمنی
overall safety U ایمنی کامل
safety lamp U چراغ ایمنی
famos U Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار
mcc U انجمن ریزالکترونیک و تکنولوژی کامپیوترTechnology andComputer icroelectronic
immune defect U کمبود ایمنی [پزشکی]
immunodeficiency U کمبود ایمنی [پزشکی]
failure safety U ایمنی در برابر خرابی
reliability U ایمنی در برابر خرابی
trycocks U شیر ایمنی ناو
immunochemistry U علم ایمنی شیمیایی
immunologic U وابسته به ایمنی شناسی
safety mechanism U ساز و کار ایمنی
crash helmets U کلاه خود ایمنی
opto electronics U تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
hammock chair U صندلی راحتی تاشوکه پشت ان پارچه ایست
machanic U کمربند ایمنی اویزان از سقف
flame safety U ایمنی در مقابل شعله اتش
to put safety first [foremost] U اولویت اول را به ایمنی دادن
immunochemistry U مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
combat helmet U کلاه ایمنی جنگی [ارتش]
AIDS U سندرم نقص ایمنی اکتسابی
problem U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان مشکلات شخصی را به سادگی میدهد
problems U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان بیان مشکلات شخصی را به سادگی میدهد
helmets U کلاه ایمنی اتش نشانها وکارگران
bindery U یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
helmet U کلاه ایمنی اتش نشانها وکارگران
buddy system U شناگران بخاطر ایمنی دو نفره کردن
reprographics U تکنولوژی ای که شامل واردزیر است فرایندهای تولیدمجدد و نسخه برداری ازمستندات
puritans U فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritan U فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
strong safety U مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
reduce U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reducing U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
reduces U تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
computer output microfilm U فیلم تولید شده با سیگنالهای کامپیوتری تکنولوژی ضبط خروجی کامپیوتر روی میکروفیلم
plugs U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plugging U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plug U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
dead time U زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight U کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
silicon valley U محلی در دره سانتاکلارای کالیفرنیا باگسترده ترین تمرکز تجارت وکار تکنولوژی عالی در جهان
partitions U تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partition U تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
vertical U نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
idle U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
freeing U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idles U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
frees U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1popsicle
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2purchase off the registry
1چطوری میتونیم از استخر و باشگاه ورزشی اینجا استفاده کنیم
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com